یک دو سه ...
بیست ستون
بی ستون
(گور پدر شمارش)
اینجاکالبدشکافی داوری میکند
مرده که مرده
متوجه هستم اما
کفه راکفِ قانون گذاشته ام
قانون برابراست با همه
(قانون برابر است با مرده)
ترک های واژگون متراژمی شوند
حالا
قلاب حدسم
قالب یقین
ازآب درامده
مساحت بی ستون
یعنی بازوهای فرهاد
به توان عشق
بهانه ِ تلف شدن
اینبار
عشق به توان ناتوانی